بالاخره پازل خرسی جون را خودش درست می‌کنه

بالاخره شهریارجون یاد گرفت این پازل راخودش درست کنه، البته الان یک هفته‌ای هست ولی من فرصت نکردم عکس و مطلب بذارم. خیلی پسر باهوشی دارم آخه این پازل برای سه سال بالاست و پسر من هنوز دو سال و هشت ماهش هست. دوست دارم عزیزم.

این هم وقتی که پازل تمام شد. خدا رو هزار مرتبه شکر می‌کنم که بچه‌های به این باهوشی به من داده. خدایا شکرت. امیدورام در صحبت کردن هم پیشرفت بیشتری داشته باشد. فقط این موضوع من رو خیلی نگران کرده است. خیلی دوستت دارم عزیزم.


تاریخ : 18 آذر 1392 - 23:11 | توسط : مهداد | بازدید : 919 | موضوع : وبلاگ | 16 نظر

وقتی شهریار نی نی بود

این عکس رو خاله مهزاد برام فرستاد. وقتی نی نی بود پسرم. هزار تا بوس برای این جیگرم

این هم دو تاعکس از شما گل پسرم

اینجا هم داشتی چرت می‌زدی مامانی


تاریخ : 13 آذر 1392 - 23:30 | توسط : مهداد | بازدید : 925 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر

عکس جدید

اینجا حاضر شدیم تا بریم خونه مامان جون.

پسر گلم که خیلی دوست داره بره بیرون و مخصوصاً خونه مامان جون. می‌گه مامان «اونه مامان مون» این حرف زدن شهریار هست. البته نسبت به چند ماه پیش خیلی بهتره ولی بازم من خیلی نگران هستم امیدوارم این آقا پسر تنبلی رو کنار بذاره و زودتر حرف زدن رو شروع کنه. می‌تونه بگه جون ولی می‌گه مون.


تاریخ : 10 آذر 1392 - 01:25 | توسط : مهداد | بازدید : 936 | موضوع : وبلاگ | 8 نظر

نگاه من کشته خاله جون

نگاه من کشته خاله جون


تاریخ : 06 آذر 1392 - 23:12 | توسط : مهزاد | بازدید : 1493 | موضوع : فتو بلاگ | 4 نظر