اینجا حاضر شدیم تا بریم خونه مامان جون.
پسر گلم که خیلی دوست داره بره بیرون و مخصوصاً خونه مامان جون. میگه مامان «اونه مامان مون» این حرف زدن شهریار هست. البته نسبت به چند ماه پیش خیلی بهتره ولی بازم من خیلی نگران هستم امیدوارم این آقا پسر تنبلی رو کنار بذاره و زودتر حرف زدن رو شروع کنه. میتونه بگه جون ولی میگه مون.